لابه لایِ لای لایِ دل

و ندا آمد لب بسته بپوی "سپهری"

لابه لایِ لای لایِ دل

و ندا آمد لب بسته بپوی "سپهری"

نشانی

درباره ی آن که به تو چه گفته ام بماند

 

باز هم من مانده ام و تمام آن حرفهای ناگفته که در قلبم قلمبه شده است و ورمش هم نمی خوابد و انگار باز هم هوس بودنت را دارد و زجرکش کردن من که نگویم و نگویم و نگویم تا بمیرم... !